شنا تو آبهای نیلگون خلیج فارس
سلام کیارشی گل پسری
مامان جون امروز ساعت هشت شب با بابایی رفتیم دریا
وقتی رسیدیم من و شما زودتر از ماشین پیاده شدیم تا بابایی ماشین رو خاموش کنه و بیاد. من هم پسر نازم رو آماده کردم و بردمت ساحل . دریا کمی مواج بود و آب دریا بالا اومده بود. منتظر بابایی بودم که بیاد گل پسری رو ببره تو دریا شنا کنه .ولی انگار کیارش جونم خیلی واسه تو دریا رفتن عجله داشت که تنهایی رفتی میون موجا
بابایی که رسید دستت رو گذاشت تو دستای مهربونش و با هم رفتین میون موجای قشنگ خلیج فارس . حسابی بهت خوش گذاشت.
بعد بابایی گذاشتت تو ساحل . اونجا نشستی و سنگ بازی و آب بازی کردی.
موجا هم از پشت بهت می خوردن کوچولو کوچولو هلت می دادن سمت جلو.
راستی مامانی جند تا عکس هم ازت گرفتم که بعداً واست می ذارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی