دلربایی های شازده کوچولو واسه مامانی
شازده کوچولوی مامان الان با شیرین زبونیات کلی دلبری می کنی. مثلاً همین امروز من نارنگی آوردم که شما و بابایی بخورین. بابایی برات یه نارنگی پوست گرفته بود. یه کمی از اون رو خورده بودی، بقیه اش رو آوردی پیشم گفتی مامان خانوم، خانوم خانوم بخور، عزیز بخور. من و بابایی هم همدیگه رو نگاه کردیم و لبخند رو لبامون نشست.
ببین چقدر مامان خوش به حالشه ها. من رو بعضی وقتا مامان صدا می کنی بعضی وقتا عزیز ، گاهی هم حاج خانوم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی